روستای وردیج و واریش( بهشت گمشده ای نزدیک تهران )
همانطور که می رفتیم و به طبیعت اطراف نگاه می کردیم و دنبال چشمه می گشتیم که با سنگهای زیبایی در بخشی از کوه روبرو شدیم برایم بسیار جالب و جذاب بود . فقط بخشی از کوه به این شکل بود و علت آنرا نمی دانم از چه بود فکر کردم شاید قلعه ای بوده از زمان قدیم باقی مانده است . و یا شاید هم سنگهای کوه بر اثر هوازدگی و فرسایش به این شکل درآمده اند اما اگر بحث فرسایش باشد چرا فقط یک قسمت از کوه به این شکل درآمده اند .
اشکال گوناگون سنگ های بین راه موسوم به آدمک جیان می باشد .



پس از بالا رفتن از این قسمت زیبای کوه و عکس انداختن به سمت بالا حرکت کردیم که نمی دانستیم به کجا می رسیم . آنقدر رفتیم تابه روستای واریش رسیدیم . وقتی به روستای واریش رسیدیم با تابلوی زیر مواجه شدیم .

بازهم دلیلش را نمی دانم چرا چنین تابلویی رو در ابتدای روستا نصب کردند . در این روستا ما فقط با ۳ کارگر مواجه شدیم که در حال کار کردن بودند . یک مسجد بود و خانه هایی هم بود که ظاهرا خالی از سکنه بود .


اما بعضی از خانه ها هم پشت پنجره ها شون پرده داشت و این نشان از حضور آدمها بود . البته شاید کارگران دراین خانه ها سکنی گزیده بودند .

روستایی بسیار خلوت و طبیعتی بسیار دلچسب داشت.


این هم یک کلبه بسیار زیبای بین راه که می توانید آش رشته بسیار خوشمزه ای آنجا میل کنید . 

خلاصه اینکه در اطراف تهران جاهای بسیار زیبا و دیدنی وجود دارد که می توان برای گذران اوقات فراغت برنامه ریزی کرد.
Titti به لهجه گيلكي است . اين كلمه در گيلكي به معني شكوفه است .